چرا وبلاگ‌نویسی دوست دارم و چرا نمی‌نویسم؟

دوستان نزدیکم طی دو سال اخیر، چندین بار شاهد شروع و پایان یک وبلاگ توسط من بوده‌اند. از دوران راهنمایی در بلاگفا وبلاگ فیلتوس و علمستان را راه انداختم که در اولی خاطرات مدرسه می‌نوشتم و در دومی، به زعم خودم، نسخه‌ی الکترونیکی دایره المعارف علومی که داشتم را تهیه می‌کردم.

بعدتر وبلاگی در قلم راه انداختم و با خرید اولین هاستم، وبلاگ‌های وردپرسی مختلف، تا امروز.

بلاگ‌کردن را دوست دارم. دوست دارم از فکرهایم و روزمرگی‌هایم بنویسم. دوست دارم آنچه برایم جالب است را با دیگران share کنم.

با این حال چندین مشکل اساسی پیش رویم است.

اول، این چالش که با اکثر بلاگرها، و با خودم در هنگام بلاگینگ دارم، که “من چه کسی هستم که می‌خواهم بلاگ کنم؟ چرا باید آنچه برایم مهم است برای کس دیگری هم مهم باشد؟”

دوم این که از بین سوشیال مدیای فعال در کشور، هیچ کدام را مناسب بلاگینگ خودم نمی‌دانم. اینستاگرام تصویرمحور است و توییتر فارسی، حتی اگر مشکل محدودیت کلماتش را در نظر نگیریم، فضایی کاملاً متفاوت از انگلیسی دارد.

تلگرام فضایی مناسب‌تر است اما ایندکس نشدنش توسط موتورهای جستجو و کمی فضای غیررسمیش باز آزارم می‌دهد و سایت تحت وب هم، این روزها خواننده‌ی کمی دارد.

در وبلاگ قبلیم راه حل را اطلاع‌رسانی در تلگرام و سپس هدایت خوانندگان به وب‌سایت یافتم اما این به مشکل بعدیم که “خستگی” بود دامن می‌زد.

مهم‌ترین مشکلم در وبلاگ‌نویسی، نداشتن زمان کافی برای آنست. ایده‌ای یا حرفی به ذهنم می‌رسد، تا وقت نوشتن کنم یا نظر خودم تغییر کرده یا ایده ‌ حرفم بیات شده!

ضمن این که نوشتن و سپس بازنشرش در تلگرام به این مشکل می‌افزود.

این بار تصمیم گرفته‌ام از یک پلاگینی که نوشته‌ام بهره بگیرم تا پست‌ها بعد از انتشار در اینجا، توسط یک بات در کانال هم ارسال شوند: اگر کوتاه بودند به شکل کامل و اگر طولانی‌بودند به صورت خلاصه و هدایت به وب‌سایت.

از طرفی (امیدوارم) بتوانم حساسیتم در نوشتن را کنار بگذارم و راحت بنویسم!

همینطور روزمره، ساده و خودمانی…

تا برویم و ببینیم این بار این وبلاگ چقدر دوام خواهد داشت!